هنر کتاب در زمان صفویان، هنر کتاب، به ویژه تابلو حکاکی سنگ، نیروی محرکه اصلی هنرها را تشکیل می داد. کتاب خانه ، آزمایشگاه کتابخانه سلطنتی ، بیشترین منابع نقوش فرش، سفال یا فلزکاری را فراهم می کرد. کتابهای مختلفی رونوشت، تذهیب، صحافی و گاه مصور میشد:
کتابهای دینی، قرآن ، و نیز تفسیرهای متن مقدس و آثار کلامی، و کتابهای ادبیات فارسی ، شاهنامه ، خمسه نظامی ، جامع ال تواریخ رشیدالدین همدانی و روایات کوتاهتر معراج، یا «سفر شبانه» حضرت محمد.
طهماسب اول، در سالهای اولیه سلطنت خود، سرمایهدار سخاوتمند کارگاه سلطنتی بود که بسیاری از مهمترین نسخههای خطی فارسی را مدیون آن هستیم، اما از سال 1540 بهطور فزایندهای تحت تأثیر ظلمهای مذهبی قرار گرفت تا اینکه در سال 1556 به چاپ رسید. یک “فرمان توبه صادقانه” که سعی در ممنوعیت نقاشی مینیاتوری، موسیقی و سایر هنرها داشت.
این امر هنر را به شدت مختل کرد و بسیاری از نقاشان مانند عبدالصمد و میر سید علی به هند رفتند تا به جای آن مینیاتور مغول را توسعه دهند . این دو پیشگام بودند که همایون امپراتور مغول رانده شدزمانی که او در سال 1546 در تبعید بود. دیگران در دادگاه های استانی بستگان طهماسپ کار پیدا کردند.
از این پراکندگی کارگاه سلطنتی، تأکید از کتابهای مصور بزرگ برای دربار به تولید تک برگهایی که برای درج در مرقا یا آلبوم قرار میگرفت، تغییر کرد. اینها به مجموعه داران اجازه می داد که با ابزارهای ساده تر، آثاری از نقاشان مهم به دست آورند.
در پایان قرن، صحنههای روایی پیچیده، با فیگورهای زیاد، محبوبیت کمتری داشتند، و جای خود را به ورقههایی با تک پیکرهها دادند که اغلب فقط تا حدی نقاشی شده بودند و به جای پسزمینه باغ نقاشی کشیده بودند.
استاد این سبک رضا عباسی بودکار او تا حد زیادی با سلطنت عباس اول، کارفرمای اصلی او مصادف بود. اگرچه او چهرههایی از مردان مسن را نقاشی میکرد، اما رایجترین سوژههای او مردان جوان خوشتیپ و (کمتر) زنان یا زوجهای عاشق بودند.